بیع در لغت به مفهوم خرید و فروش اشاره دارد. فروشنده را بایع و خریدار را مشتری می نامند. کالایی که از سوی فروشنده به خریدار انتقال داده می شود، مبیع یا مثمن گفته می شود و آنچه در مقابل آن پرداخت می گردد، ثمن نام دارد. ثمن مبلغی است که خریدار در برابر دریافت مبیع به فروشنده می پردازد.
تعریف عقد بیع در قانون مدنی
قانون مدنی بیع را تملیک عین به عوض معلوم معرفی می کند. در ماده 338 قانون مدنی اینگونه به این سوال که بیع یعنی چه پاسخ داده شده است:
بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم.
از این تعریف قانون، ویژگی های عقد بیع قابل استنباط است که عبارتست از تملیکی بودن بیع، قابل تملیک بودن عین مبیع، معوض بودن عقد بیع و اینکه عقد بیع، عقد لازم است.
انواع عقد بیع
عقد بیع در حالت های مختلف قابل تقسیم است. مثلا انواع بیع از نظر نحوه پرداخت ثمن و مبیع که یکی از این موارد بیع کالی به کالی است و اقسام بیع از جهت اعلام ثمن مثل بیع مساومه. قوانین ایران در حالت کلی از شرع و اسلام گرفته شده است و قواعد بیع هم بر مبنای شرع می باشد.
1) بیع حال: این نوع بیع که بیع حال یا بیع بدون اجل نیز گفته می شود به این معنا که هر بیعی که مدت تسلیم مبیع و ثمن در آن تعیین نشده باشد حال است. یعنی اصل آن عقد بر مبنای حال (نقد) بودن آن است.
ماده 344 قانون مدنی درباره عقد بیع حال می گوید:
اگر در عقد بیع شرطی ذکر نشده یا برای تسلیم مبیع یا تادیه قیمت موعدی معین نگشته باشد، بیع قطعی و ثمن حال محسوب است، مگر این که بر حسب عرف و عادت محل یا عرف و عادت تجارت در معاملات تجارتی وجود شرطی یا موعدی معهود باشد، اگر چه در قرارداد بیع ذکری نشده باشد.
2) بیع سَلَف یا سَلَم: بیعی است که ثمن در آن نقد و حال است ولی برای تسلیم مبیع که کلی در ذمه است موعد تعیین می شود.
3) بیع نسیه: بیع نسیه در مقابل بیع سلف به کار می رود و منظور از آن بیعی است که ثمن آن کلی و در ذمه خریدار است و برای تادیه آن مهلت تعیین می شود و در صورتی که تعهد بایع نسبت به تادیه مبیع بدون مهلت است و مبیع باید بی درنگ به مشتری تسلیم گردد.
4) بیع کالی به کالی: مبیع و ثمن، هر دو در بیع کالی به کالی و موجل است. ولی هر گاه مبیع یا ثمن یا هر دو عین معین باشد و برای تسلیم مورد معامله مهلتی تعیین گردد بیع باطل نیست و کالی به کالی محسوب نمی شود.
شرایط بیع چیست
برای اینکه عقد بیع منعقد شود دو طرف معامله باید قصد خرید و فروش داشته باشند. علاوه بر آن مبیع بایع عین باشد، بنابراین منفعت مال و کار در قالب عقد بیع قابل انتقال نیست.
عقد بیع که یکی از رایج ترین عقود معین است مانند هر عقد دیگری زمانی تشکیل می شود که دو طرف معامله قصد تشکیل آن را داشته باشند.
مالی را که بایع به مشتری تملیک می کند مبیع یا مثمن و ما به ازای آن را که از مشتری می گیرد ثمن نامیده می شود.
پس مبیع باید علاوه بر دارا بودن تمام اوصاف مورد معامله، عین باشد ولی ثمن جز شرایط عمومی مورد معامله، شرط ویژه ای ندارد.
طبق ماده 210 قانون مدنی متعاملین (بایع و مشتری) باید برای معامله اهلیت داشته باشند یعنی باید بالغ و عاقل و رشید باشند. بنابراین اگر مشتری یا بایع در حالت مستی و یا بیهوشی معامله صورت گیرد اراده شخص زایل می شود و عقد بیع باطل است.
یکی دیگر از شرایط عقد بیع که از قواعد عمومی قراردادها نیز می باشد، اهلیت تصرف در مبیع و ثمن است. طبق ماده 345 قانون مدنی، هر یک از بایع و مشتری باید علاوه بر اهلیت قانونی برای معامله، اهلیت برای تصرف در مبیع یا ثمن را نیز داشته باشد. به این معنا که برای معامله اختیار قانونی یا داشتن سمن در معامله است.
آثار عقد بیع
مقصود از آثار عقد بیع، آثار عقد بیع صحیح است زیرا بیعی که به درستی صورت نگرفته باشد اثری ندارد. آثار عقد بیع به دو گروه آثار ارادی و قانونی تقسیم می شود. آثار آرادی عقد بیع حقوق و تعهداتی اند که بر مبنای تراضی بایع و مشتری و با تشکیل عقد بیع ایجاد می شوند. در صورتی که آثار قانونی عقد بیع به حکم قانون و بدون نیاز به اراده دو طرف حاصل می شود.
به محض وقوع بیع مشتری مالک مبیع و بایع مالک ثمن می شود. همین که عقد بیع منعقد گردید مالکیت مبیع به مشتری و مالکیت ثمن به بایع منتقل می گردد. بنابراین بایع باید مبیع را به مشتری و مشتری ثمن را به بایع تسلیم کند.
عقد بیع بایع را به تسلیم مبیع ملزم می نماید. پس بایع با تحویل مبیع به مشتری به گونهای که مشتری بتواند در آن تصرف کرده و از آن بهرهمند شود، عمل می کند. تسلیم بایع همیشه با قبض مشتری ملازمه ندارد زیرا ممکن است بایع مبیع را تسلیم کند ولی مشتری آن را هنوز تصرف نکرده باشد.
عقد بیع بایع را ضامن درک مبیع و مشتری را ضامن درک ثمن قرار می دهد. پس اگر مبیع برای شخصی غیر از فروشنده باشد یا ثمن برای شخصی غیر مشتری باشد، حسب مورد ضامن هستند.
عقد بیع مشتری را به تادیه ثمن ملزم می کند.مشتری باید ثمن را در موعد و در محل و بر طبق شرایطی که در عقد بیع مقرر شده است تادیه نماید.
عقد بیع بطور خلاصه
عنوان | شرح |
مفهوم بیع | خرید و فروش؛ فروشنده (بایع)، خریدار (مشتری)، کالای معامله (مبیع/مثمن)، مبلغ پرداختی (ثمن). |
تعریف قانونی بیع | بیع یعنی «تملیک عین به عوض معلوم». ویژگیها: تملیکی، معوض، قابل تملیک بودن مبیع، و لازم بودن عقد. |
انواع عقد بیع | 1) بیع حال: بدون تعیین مدت برای تسلیم مبیع یا ثمن. | 2) بیع سلف: ثمن نقد و مبیع در موعد. | 3) بیع نسیه: مهلت برای پرداخت ثمن. | 4) بیع کالی به کالی: مهلت برای تسلیم مبیع و پرداخت ثمن. |
شرایط بیع | 1) قصد و اراده خرید و فروش. | 2) مبیع باید عین باشد. | 3) اهلیت طرفین (بالغ، عاقل، رشید). | 4) اختیار قانونی تصرف در مبیع و ثمن. |
آثار عقد بیع | 1) انتقال مالکیت مبیع به مشتری و ثمن به بایع. | 2) الزام بایع به تسلیم مبیع. | 3) الزام مشتری به پرداخت ثمن. | 4) ضمان درک مبیع و ثمن توسط بایع و مشتری. |
بیع در لغت به معنای خرید و فروش است و در اصطلاح، به عقدی گفته می شود که در آن عین به عوض معلوم تملیک می شود. در پاسخ به اینکه بیع یعنی چه، می توان گفت که بیع چیست، عقدی است که در آن فروشنده یا بایع، کالایی به نام مبیع را به خریدار انتقال می دهد و مبلغی به عنوان ثمن دریافت می کند. تعریف بیع در ماده 338 قانون مدنی آمده است که به تملیک عین به عوض معلوم اشاره دارد. معنی بیع در حقوق شامل مفاهیم مختلفی از جمله انواع عقد بیع مانند بیع موجل، بیع صرف، بیع ملامسه و بیع تولیه است. اقسام بیع در قانون مدنی و انواع بیع در فقه به حالتهای متنوعی همچون بیع سلف، بیع شرط، بیع مواضعه و انواع بیع فاسد اشاره دارند. سوال “بیع و مبیع چیست؟” را می توان با توضیح ارتباط میان کالا و قرارداد پاسخ داد. عقد بیع چیست؟ یکی از رایجترین عقود لازم در حقوق است که با اقسام البیع همچون نقد، موجل و صرف نیز شناخته می شود. در اقسام بیع در فقه، انواع بیع کلی و اقسام خرید و فروش کدام یک از موارد ذیل است؟ مورد بررسی قرار می گیرند. معنی بایع در حقوق به فروشنده و مبیع یعنی چه به کالای موضوع معامله اشاره دارد. تعریف بیع صرف و بیع صرف در قانون مدنی نیز نوع خاصی از معامله پول یا طلا است که جزو انواع بیع در قانون مدنی می باشد.